چگونه زبان انگلیسی تدریس کنیم؟
یکی از شایع ترین مسائلی که بین مدرسان و اشخصاصی که سال هاست زبان انگلیسی را تدریس می کنند این است که ایده ای ندارند که چگونه انگلیسی را تدریس کنند. در این مقاله می خواهیم در قالب چک لیست به شما دستور العملی برای روش تدریس انگلیسی ارائه کنیم.
آغاز و پایان درس در تدریس انگلیسی توپ پرتاب شماست
دوره های آموزش مدرس معمولا یک واحد «برنامه ریزی درسی» دارند، که عمدتا مربوط به انتخاب محتوا و چگونگی ترتیب آن است. اما اندیشیدن درباره اینکه چگونه با یک آغاز و پایان تأثیرگذار درس را «چارچوب بندی» کنید نیز اهمیت دارد.
تدریس خود را با یک لبخند آغاز کنید.
مهم است که با زبان آموزان خود تماس چشمی برقرار کنید و در حالی که در ابتدای کلاس با آنها سلام و احوالپرسی می کنید لبخند بر لب داشته باشید.
در سال های اول تدریسم، کمی از دانش آموزانم می ترسیدم و در آغاز کلاس خشک و جدی بودم. خیلی طول کشید تا یاد بگیرم خون سرد باشم و بخندم، اما وقتی این کار را انجام دادم، تفاوتی اساسی در کارم ایجاد شد.
اگر برخی از زبان آموزان شما به لبخند شما پاسخ نمی دهند، ضد حال نباشید، بیشتر آنها لبخند را پاسخ خواهند داد. به خاطر داشته باشید: پیامی که حالت جدی و خنثای چهره شما منتقل می کند پیامی خنثی نیست.
بلکه چهره شما پیامی منفی را منتقل خواهد کرد (من اینجا هستم، زیرا باید اینجا باشم و نه به این خاطر که میل باطنی ام تدریس به شماست!) پیامی که به راحتی می تواند با یک لبخند تغییر کند.
ارتباط های غیر کلامی، شامل حالت های چهره، زبان بدن و ژست ها نقشی کلیدی در حفظ رابطه شما با زبان آموزان در کلاس ایفا می کنند. این ارتباط ها، آنطور که باور عمومی است، ۵۰ درصد از پیامی را که واقعا از یک گفتگو فهمیده می شود منتقل نمی کنند، اما باز هم مهم هستند.
چند درس گرامری که ایده های خوبی برای تدریس می دهد:
ارتباط کلامی در تدریس فراموش نشود
در فضای مجازی، عبارت « ارتباط های غیر کلامی » را جستجو کنید؛ راهنمایی های مفید بسیاری خواهید یافت. اغلب ایمیل هایی مربوط به روابط افراد در یک محیط کاری به طور عام هستند، اما به راحتی می توانند برای تعاملات کلاس درس نیز به کار گرفته شوند. توجه داشته باشد که همین لبخند البته می تواند بیش از حد هم استفاده شود.
این توصیه به لبخند زدن در ابتدای کلاس به این معنا نیست که شما باید در کل طول کلاس بخندید. اینکه چقدر این کار را انجام می دهید البته به شخصیت شما نیز بستگی دارد؛ بعضی از ما خنده روتر از دیگران هستیم. اما به خاطر داشته باشید که مانند قاطع بودن و یا تعریف و تمجید بدون تبعیض، لبخند هم اگر بیش از حد استفاده شود اثرش را از دست خواهد داد.
در واکنش به موفقیت یا مشارکت هیجان انگیز زبان آموزتان، همراه با عبارتی لطیف در پایان یک فعالیت کلاسی لبخند بزنید تا برای کلاس فراغتی کوتاه اما خوشایند ایجاد کنید، فراغت از زحمتی که برای تمرکز بر تکلیف های جدی یادگیری کشیده اند. لطفا در پایان درس هم لبخند بزنید!
٢. ابتدا و انتهای تدریس تان مشخص است؟
هنگامی که کلاس شروع می شود باید یک لحظه مشخص وجود داشته باشد: مرزی میان «درس نیست». و به همین ترتیب نقطه مشخصی برای هنگامی که کلاس تمام می شود.
پس پیش از آن که شروع کنید، به زبان آموزان چند دقیقه ای اجازه دهید تا در حالت نظم قرار گیرند، سر جایشان بنشینند و کتاب، خودکار، لپ تاب یا هر چیز دیگری که لازم است را در بیاورند. شما نیز به این زمان نیاز خواهد داشت تا کارهای خودتان را سر و سامان بدهید: مواد آموزشی با تجهیزات مورد نیازتان را آماده کنید و حضور و غياب کنید.
سپس علامتی بدهید که نشان دهد کلاس شروع شده است:
این علامت می تواند یک اعلام زبانی باشد: «خب، لطفا دیگه ساکت باشید، درس رو شروع می کنیم با…» یا حتی یک زنگوله یا زنگ هشدار.
در غیر این صورت ممکن است یک «شروع خزنده» بسیار کند داشته باشید که بعضی از زبان آموزان آرام آرام توجهشان به سمت کلاس جلب می شود و دیگران هنوز دارند با همدیگر صحبت می کنند. در چنین مواردی آغاز درس ناخوشایند و نامرتب است.
شما می بینید که دارید وقت خود را با تکرار کردن یک سری قانون و دستورالعمل هدر میدهید. درست همین کار را باید در مورد پایان کلاس هم انجام دهید.
شما به نشانگری شفاف نیاز دارید که نشان دهد کلاس تمام شده است. بد نیست یک جور جمع بندی انجام دهید: خلاصه ای از آنچه در کلاس انجام شده است، یک جمله خداحافظی ساده مانند
«خب، فلان روز (هر وقتی که زمان کلاس بعدی است) می بینمتون، روز خوبی داشته باشین!»
کارهای تشریفاتی هم در این طور موارد می توانند خیلی کمک کنند:
روش های معمولی هست که به خودی خود می توانند معنادار باشند یا نباشند، اما عمدتا به صورت نمادهایی عمل می کنند که توجه ها را به یک رویداد با گذر از یک مرحله به مرحله دیگر جلب می کنند. برای مثال، در بسیاری از کشورها سرودهای ملی در ابتدا یا انتهای یک مراسم ملی خوانده می شوند.
در کلاس های کودکان، مراسم افتتاحیه می تواند به صورت نوشتن یک تاریخ روی تخته باشد؛ یا خواندن یک آهنگ یا سرود دسته جمعی با نوعی حال و احوال کردن که همگی در آن شرکت می کنند «حالتون چطوره؟» – خوبیم، ممنون». در مورد کلاس های سطح پیشرفته، این مراسم می تواند با روش های نیمه رسمی مانند سخنرانی کوتاه یک زبان آموز یا ارائه ای باشد که معلم از پیش آنها را تهیه کرده است. مانند «واژه امروز»؛ با اعلام برنامه های جلسه حاضر
٣. ابتدا برنامه کلی درس را ارائه دهید.
ارائه اطلاعاتی درباره آنچه برای یک درس معين برنامه ریزی شده است در ابتدای کلاس بسیار مهم است، به ویژه برای
گروه های زبان آموزان نوجوان و بزرگسال شما می توانید فقط به زبان آموزان خود بگویید که قصد دارید چه کاری انجام دهید؛ یا پیش از آن که درس را آغاز کنید برنامه را یادداشت کرده باشید یا همانطور که به زبان آموزان می گویید آن را یادداشت کنید. من معمولا گزینه سوم را انتخاب می کنم.
چیزی که زبان آموزان از تدریس زبان انگلیسی شما می خواهند بدانند:
زبان آموزان دوست دارند برنامه یک کلاس را بدانند: این کار در آنها این حس اطمینان بخش را ایجاد می کند که بدانند دارند به چه سمتی پیش می روند و به آن ها کمک می کند تا روند درس را هدف مند و با نظم پیش ببرند.
اگر دوست دارید می توانید این مورد را هم به ارائه برنامه تان اضافه کنید «اگر وقت داشته باشیم»، تا به خودتان این فرصت را بدهید که زمان بندیتان منعطف باشد.
گاهی در برنامه یک جلسه تغییری غیر منتظره رخ می دهد و شما هم تصمیم می گیرید با همان تغییر پیش بروید و بخش عمده ای از برنامه از پیش تعیین شده شما کامل نمی شود.
حتی در چنین مواردی هم، فکر خوبی است که به همان دلایلی که گفتیم، از همان اول برنامه موقتی را به زبان آموزان بدهید. شما می توانید به بخش هایی که جا مانده اند در جلسه آینده بپردازید.
برخی از طرفداران رویکرد زبان آموز محور پیشنهاد می کنند که بهتر است هیچ برنامه از پیش تعیین شده ای نداشته باشید، بله اجازه دهید زبان آموزان براساس آنچه در کلاس اتفاق می افتد بیشتر تصمیم ها را بگیرند. من با این نظر موافق نیستم. یک کلاس زبان آموز محور به این معنا نیست که تمام مسئولیت برنامه ریزی کلاس را به دوش زبان آموز بیندازیم.
کلاس درس همان طور که بارها گفته شده است و درست هم گفته اند، نظام دموکراسی ندارد. (این جمله را در گیومه بگذارید و در اینترنت جستجو کنید، ببینید چقدر طرفدار جمع می کنید!)
اگر زبان آموزان مجبور باشند در حوزه طراحی محتوا یا فرایند درس هم فعالیت کنند، چیز زیادی از کلاس یاد نمی گیرند. بلکه این کار بخشی از مسئولیت حرفه ای معلم است که این گونه تصمیم ها را اتخاذ کند. اما بهتر است چنین تصمیماتی را پیش از اجرا برای زبان آموزان توضیح دهید.
این کار از یک طرف نوعی توجه و تعهد حرفه ای محسوب می شود و از سوی دیگر، همانطور که قبلا گفتیم، کسانی که در سطح بالا امور را برنامه ریزی می کنند به ایجاد حس اعتماد به نفس و هدف مندی کلاس کمک می کنند.
۴. اول نکته های جدید را آموزش دهید، سپس مرور کنید.
ابتدا نکته های جدید یا دشوار را آموزش دهید، هنگامی که زبان آموزان بسیار سر حال هستند. سپس در انتهای کلاس و پس از آن که کارهای دیگر را انجام دادید، بازگردید و مروری اجمالی از آنچه آموزش داده اید داشته باشید.
متن ها یا تکلیف های دشوار باید در برنامه ابتدای درس قرار گیرند زمانی که احتمال زبان آموزان انرژی ذهنی بیشتری دارند. همچنین نکته های جدید اگر اول و در ابتدای درس تدریس شوند و سپس در مرحله بعدی در تمرین ها و فعالیت ها تقویت شوند بهتر به خاطر سپرده می شوند.
تمرین بی وقفه ممنوع
اصولا ما اگر چیزها را بارها و هر بار مختصر مرور کنیم بهتر یاد می گیریم تا اینکه در یک بازه زمانی طولانی این کار را انجام دهیم. به این کار اصل «تمرین فاصله دار» می گویند در برابر «تمرین بی وقفه » مثلا اگر بخواهیم تعدادی لغت به زبان آموز یاد دهیم بهتر است آن را به قطعات کوچک کوچک تقسیم کنیم که یادگیری لغت لذت بخش تر باشد.
ایده ای عالی برای اینکه زبان انگلیسی تدریس کنیم؟
اگر مثلا قرار است واژه جدیدی را آموزش دهید، این کار را در چند دقیقه اول کلاس انجام دهید، سپس به کارهای دیگری مانند تکلیف های ارتباطی، یا درک مطلب خواندن در بخش اصلی کلاس خود بپردازید. سپس در انتهای کلاس به آن واژه جدید بازگردید و یک پنج دقیقه دیگر برای مرور آن وقت بگذارید.
این کار به یادگیری به مراتب بهتری منجر خواهد شد در مقایسه با این که اگر تنها ده دقیقه اول کلاس را به آموزش واژه اختصاص می دادید. اما آنچه گفتیم همه مسأله نیست. تمرین های فاصله دار می توانند حتی بسیار مؤثر تر هم انجام شوند، به شرطی که در اجرای آنها اصل مرور گسترشی هم در نظر گرفته شود.
منظور از این اصل آن است که وقتی برای اولین بار چیز جدید را آموزش می دهید، این نکته جدید را در یک فاصله زمانی نسبتا کمی پس از اولین برخورد با آن مرور می کنید، مثلا کمی بعد در همان جلسه، همانطور که در اینجا پیشنهاد شد. سپس بار بعد، فاصله مرور را بیشتر کنید.
مرور های بهینه در تدریس زبان:
بنابراین می توانید آن نکته را دوباره فردای آن روز یا چند روز بعد، یا هر وقت کلاس بعدی تشکیل شود مرور کنید. سپس شاید چهار پنج روز تا نوبت بعدی مرور صبر کنید و بعد یک هفته، سپس دو یا سه هفته و الی آخر
دیدگاهتان را بنویسید